اخيرا جمهورى اسلامى نيروهاى امنيتى زيادى را وارد شهر کرده است و بخصوص براى زنان و جوانان در شهر ايجاد مزاحمت ميکنند. آنها معمولا با چند ماشين که هر کدام چند سرنشين از خواهران زهرا و فاطمه در ميانشان هست در شهر به گشت مشغول اند. اين دختران خدا از گاز فلفل بگير تا باتوم و اسلحه همراه خود دارند و البته با فرهنگ اسلامى فحشهاى رکيک نثار مردم ميکنند تا شايد به مردم بفهمانند که قدرت دارند.
البته در همين شهر شهر سرخ سنندج بارها پوزه اين انگلها را به خاک ماليدند و مردم نيز پاسخشان را ميدهند. آنها هر بار بر تعدادشان و وسايل ضرب و شتم همراهشان اضافه ميکنند ولى هر بار هم توسط مردم هو ميشوند!
امروز پنجشنبه ٢ اکتبر هم همين بود. ساعت ٦ بعد از ظهر است. مامورين ارشاد و حراست و انصار حزب الله در خيابان ٦ بهمن که معمولا در ميان جوانان سنندج به "پاريس کوچولو" و يا "خيابان شانزه ليزه" معروف است٬ دسته هاى اوباش اسلامى به ميان جوانان ريختند. آنها ميخواستند يک دختر و پسر جوان را دستگير کنند. ٤ ماشين از اين خواهران و مادران خدا بودند با اين چادرهاى زشت و باتوم هاى دستشان. ميخواستند يک دختر جوان را کتک بزنند و دستگير کنند. ابتدا اين خواهران جلوى پاساژ مجتمع تجارى کردستان ايستاده بودند و شروع کردند به گير دادن به زنانى که از نظر آنها "بد حجاب" هستند. کسى متوجه نشد که چطور شد. فقط زنى فريادى کشيد. همين فرياد کافى بود که زنان و جوانان بسرعت دور آنها حلقه زدند. صداها بالاتر رفت و دسته هاى جوانان به سرعت خود را به طرف اين مجتمع رساندند.
تنها راه براى اين برادران و خواهران خدا اينبود که فرار را بر قرار ترجيح دهند. نتوانستند کسى را دستگير کنند. جوانان پيروزمندانه صداى خنده هايشان بالا بود و سوت ميزدند. آنها شاد بودند که يکبار ديگر پوزه اين سرکوبگران را چه در اونيفورم و چه در لباس شخصى به خاک ماليدند. اين تجربه نشان داد که بايد مزدوران بدانند جوانان و مردم عاصى سنندج نخواهند گذاشت آنها براى کسى و بويژه زنان مزاحمت ايجاد کنند. *